در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم میزیسته و با صادقی کتابدار مؤلف مجمع الخواص معاصر بوده است و مؤلف مزبور از وی در ضمن نقل خاطراتی این بیت را ثبت کرده است: بدر منیر ما نه همین دلپذیر ماست خورشید سایه پروربدر منیر ماست. رجوع به مجمع الخواص ص 214 و دانشمندان آذربایجان ص 369 شود
در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم میزیسته و با صادقی کتابدار مؤلف مجمع الخواص معاصر بوده است و مؤلف مزبور از وی در ضمن نقل خاطراتی این بیت را ثبت کرده است: بدر منیر ما نه همین دلپذیر ماست خورشید سایه پروربدر منیر ماست. رجوع به مجمع الخواص ص 214 و دانشمندان آذربایجان ص 369 شود
شاگرد محبوب مولانا وحشی بافقی یزدی بود و این تخلص را نیز بدین سبب بوی داده اند که چنان آهوی وحشی را بر خود رام ساخته بود. در واقع حسن بسیار گلوسوزی داشته است. اشعار زیر ازوست: بیان درد تو کار زبان نمیباشد جهان جهان غم دل را بیان نمیباشد تو جنس هستی خود در مزار عشق انداز خموش باش که اینجا زبان نمیباشد. تمنا سخت بیتاب است در عرض نیاز امشب هجوم آرزو خواهد شکستن قفل راز امشب. مزاج حسن لطیف است و من حریص نگاه عجب که کم نشود بر در تو حرمت من باین قبول و باین ننگ دوستی رامی که میدهد بسگ او قرار نسبت من. بلا از جان غم فرسودۀ من کم نمیباشد من و آسودگی را نسبتی با هم نمیباشد شکیبایی علاج عاشق مسکین شود ورنه شکاف دشنه های ناز را مرهم نمیباشد. (از مجمع الخواص ص 233). و رجوع به دانشمندان آذربایجان ص 197 شود
شاگرد محبوب مولانا وحشی بافقی یزدی بود و این تخلص را نیز بدین سبب بوی داده اند که چنان آهوی وحشی را بر خود رام ساخته بود. در واقع حسن بسیار گلوسوزی داشته است. اشعار زیر ازوست: بیان درد تو کار زبان نمیباشد جهان جهان غم دل را بیان نمیباشد تو جنس هستی خود در مزار عشق انداز خموش باش که اینجا زبان نمیباشد. تمنا سخت بیتاب است در عرض نیاز امشب هجوم آرزو خواهد شکستن قفل راز امشب. مزاج حسن لطیف است و من حریص نگاه عجب که کم نشود بر در تو حرمت من باین قبول و باین ننگ دوستی رامی که میدهد بسگ او قرار نسبت من. بلا از جان غم فرسودۀ من کم نمیباشد من و آسودگی را نسبتی با هم نمیباشد شکیبایی علاج عاشق مسکین شود ورنه شکاف دشنه های ناز را مرهم نمیباشد. (از مجمع الخواص ص 233). و رجوع به دانشمندان آذربایجان ص 197 شود
مؤلف دانشمندان آذربایجان آرد: از سخنوران نامی است. چندی ساکن تبریز بوده ودر اواخر عمر به هند رفته و در آنجا بدرود زندگانی گفته است. در جواب قصیدۀ ’شتر حجرۀ’ کاتبی یک ’پشه’ اضافه کرده و خوب از عهده برآمده مطلعش این است: بس است پشۀ فکرم شتر بحجرۀ تن که پشه کار شتر می کند بحجرۀ من. (دانشمندان آذربایجان ص 37)
مؤلف دانشمندان آذربایجان آرد: از سخنوران نامی است. چندی ساکن تبریز بوده ودر اواخر عمر به هند رفته و در آنجا بدرود زندگانی گفته است. در جواب قصیدۀ ’شتر حجرۀ’ کاتبی یک ’پشه’ اضافه کرده و خوب از عهده برآمده مطلعش این است: بس است پشۀ فکرم شتر بحجرۀ تن که پشه کار شتر می کند بحجرۀ من. (دانشمندان آذربایجان ص 37)
از شعرای دورۀ صفویه و منشی شاه طهماسب و از میرزایان اردوباد است که در شعر و انشاء مهارتی داشته است، بیت زیر از اوست: برد سودای تو صبر از دل سودائی من گشت بی صبری من موجب رسوائی من. (از صبح گلشن)
از شعرای دورۀ صفویه و منشی شاه طهماسب و از میرزایان اردوباد است که در شعر و انشاء مهارتی داشته است، بیت زیر از اوست: برد سودای تو صبر از دل سودائی من گشت بی صبری من موجب رسوائی من. (از صبح گلشن)